اثرات گردشگری
هرچند، هیچ شکی نیست که گردشگری نقش مهمی را در احیاء و متنوعسازی اقتصادی جوامع ایفا میکند، اما در عین حال میتواند باعث ایجاد تغییراتی در محیط اجتماعی، اقتصادی و فضای زیستی نواحی بشود (Sharply. J and Richard,1997:12 ). اثرات و تغییراتی که این صنعت بر جامعه میگذارد میتواند به صورت فیزیکی، اقتصادی و یا اجتماعی، فرهنگی باشد (وای. گی. چاک،323:1377). به هر حال از آنجا که معمولاً رهآوردهای صنعت گردشگری بسیار پیچیده است و در مناطق گوناگون متفاوت میباشد، بنابراین اثراتی را که بر جای میگذارد، نیز بسیار متفاوت و در مناطق و نواحی مورد بازدید مختلف میباشد.
از این رو شناسایی پیامدها و تأثیرات بجای مانده در مناطق گردشگری که مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند و نیز مطالعه و بررسی اثرات گردشگری و پیشبینی این اثرات در منطقه مورد مطالعه به منظور برنامهریزی و مدیریت توسعهی گردشگری و افزایش فواید حاصله از توسعهی گردشگری و کاهش زیانهای احتمالی یا تأثیرات منفی در جوامع میزبان و در نهایت دستیابی به توازن و توسعهی پایدار مناطق گردشگری ، امری اجتنابناپذیر میباشد. بنابراین در این تحقیق سعی شده است که با بررسی مطالعات و تحقیقات انجام شده، در مناطق مختلف در زمینهی گردشگری و تأثیرات آن بر روی نواحی گردشگری، تا حد امکان این پیامدها و آثار مثبت و منفی گردشگری شناسایی شده و در طبقهبندی خاصی قرار گیرد. البته لازم به ذکر است که اثرات شناسایی شده در این تحقیق مطابق دستهبندیهای وسیعی که عموماً به وسیلهی محققین گردشگری بکار گرفته شد و طبقهبندی گردیده است. این طبقات شامل: اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی و سیاسی میباشد.
اثرات زیست محیطی
گردشگری و محیط زیست به طور متقابل به یکدیگر وابستهاند (Henter,1997:16 ). از یک طرف محیط زیست فیزیکی (طبیعی و دستساز انسانی) بسیاری از جاذبهها و منابع طبیعی توریستی را فراهم میسازد و از طرف دیگر توسعهی گردشگری میتواند آثار مثبت و منفی بر محیط زیست داشته باشد (مهدوی،76:1383).
مقصود از محیط زیست، زمین، هوا، آب، گیاهان، حیاتوحش و ساختههای دستساز بشر است. محیط زیست مناطق و نواحی مختلف، از زمانهای گذشته همواره مورد استفاده شهرنشینان و دیگر گردشگران جهت تفریح و برآورد ساختن سایر انگیزههای آنان میشود.
به هر حال گسترش و توسعهی گردشگری در نواحی محیطهای طبیعی، خواهناخواه اثرات پیامدهایی بر محیط زیست بجای خواهد گذاشت و میتواند مشکلات و مسائل زیادی را برای مردم آن نواحی یعنی تخریب جنگلها و پوشش گیاهی، تراکم و ازدیاد زبالهها، ایجاد سروصدا یا از بین بردن مزارع و باغات به بار آورد یا بالعکس میتواند تأثیرات مثبتی همچون حفاظت از محیط زیست، حفاظت از اماکن باستانی و تاریخی و احیاء مجدد آنها و محوطهسازی و ایجاد امکانات و خدمات زیربنایی و روبنایی و… داشته باشد. از این رو توسعه و مدیریت گردشگری به گونهای که با محیط سازگار باشد و به افت کیفیت آن نیانجامد، عامل اساسی در دستیابی به توسعهی پایدار به حساب میآید. بنابراین به منظور برنامهریزی گردشگری به لحاظ زیست محیطی، درک و شناخت تأثیرات گردشگری بر محیط زیست نخستین مسأله واجد اهمیّت است (رنجبریان و زاهدی، 73:1379).
با توجه به بررسیهای انجام گرفته میتوان گفت پیامد مشترک اصلی شناخته شده در بسیاری از مطالعات و تحقیقات در رابطه ی تأثیر توسعهی گردشگری بر محیط سکونت گاهها به این حقیقت میرسیم که هدف اصلی اکوگردشگری و در بعضی از نواحی دلیلی است برای اینکه چرا گردشگری در بسیاری از نواحی به عنوان منبع محسوب میشود (Butler.R,2001:10 ).
در این رابطه ماتیسون و وال در مروری که بر متون علمی جهان داشتهاند به چهار نوع تأثیر اساسی حفاظت از محیط زیست اشاره کردهاند که به این موارد به همراه نمونههایی از جهان سوم پرداخته میشود:
نخست، احیاء ساختمانهای موجود (باز زندهسازی) و اماکن تاریخی، در این مورد در برخی کشورهای آسیایی و اروپایی بازسازی و احیاء حفاظت از شهرهای باستانی و روستاهای تاریخی و زیارتگاهها و معابد و هتلهای قدیمی، پیشرفتهای قابل توجهی صورت گرفته است که میتوان به موارد زیر اشاره نمود: بازسازی بناهای تاریخی و اقامتگاههای روستایی (پارادورها) در اسپانیا (Sharpley.J,1997:20 ). دوم، تبدیل و تغییر ساختمانهای قدیمی برای استفادههای جدید. به عنوان مثال میتوان از هندوستان نام برد. در آنجا از ادغام یک مهمانسرای بزرگ و قصر مهاراجا در میسور هم اکنون یک هتل مجلل به وجود آمده است. سوم، حفاظت از محیط زیست که در بسیاری از کشورهای جهان سوم با احداث و حفاظت از پارکهای ملی میتوان این تأثیر را مشاهده کرد (منشیزاده و نصیری،42:1380). برای مثال در بعضی از مطالعات بررسی شده بر نقش توسعه گردشگری در سکونتگاههای روستایی بر محافظت از محیط طبیعی و حیات وحش تأکید شده است که میتوان برخی از آنها منافع محیطی زیر را نام برد: حفاظت از جمعیت میمونهای جارزن در بلمیز، کاهش شکارهای غیرقانونی در پارک ملی حاویایی در تایلند، حفاظت از زمینها و حیوانات وحشی پیرامون سکونتگاههای روستایی ماسیا در تانزانیا و محافظت از جمعیت اسب آبی در استان وانزولو در آفریقای جنوبی و محافظت از حیات وحش پیرامون روستاهای ماسوکا در زیمباوه (Butler.R,2001:11 ) و چهارم، روشهای برنامهریزی و اعمال کنترلهایی برای اطمینان از مدیریت محیطی مناسب ضرورت دارد. آوازهی برخی جذّابیتها، مدیریت و کنترل را میطلبد که در صورت عدم وجود گردشگری ممکن است هیچ نیازی به آن نباشد.
در مقایسه با منافع و تأثیرات مثبتی که در بالا ذکر شد توسعهی گردشگری ممکن است سبب ایجاد تأثیرات منفی بر روی محیط طبیعی درون و پیرامون سکونتگاههای گردشگری بشود. در برخی از مطالعات مشکلات محیطی زیر در درون و اطراف نواحی گردشگری شناسایی شدهاند. تراکم و انباشتگی زبالهها و ضایعات، قطع درختان و از بین بردن پوشش گیاهی، آلودگی منابع آب و فرسایش خاک (Butler.R,2001:11 ). در اینجا این مشکلات را نخست عنوان فشارهای محیطی بررسی میشود. در سال 88-1977 سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD ) یک چهارچوب تحقیقاتی برای مطالعه فشارهای محیطی ناشی از گردشگری تهیه کرد که در چهارچوب گروه فعالیتهای فشارآور- یعنی تغییراتی که موجب بازساخت مداوم محیط میشوند و تولیدات ضایعات فعالیتهای گردشگر و آثار جمعیتی- مطابق با ماهیت فشارهای مربوط و واکنش محیطی شناسایی میشوند.
به منظور کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت فعالیت های گردشگری، راهبردهایی در برنامه ریزی و مدیریت این صنعت اجرا می شود (کاظمی، 1385: 132).
با توجه به لزوم رسیدگی به معیارهای سلامتی محیط زیست در برنامه ها و سیاست های توسعه گردشگری، این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان آثار بالقوه گردشگری بر محیط زیست را ارزیابی کرد و نیز برای جلوگیری از تخریب فراوان این محیط و در واقع، بالا رفتن منافع گردشگری و بهره مندی حداکثر از آن، این ارزیابی را در طرح های کلّی توسعه متعادل گنجانید؟ به نظر می رسد که پیش از هر چیز باید گفت که برخی از شیوه های ارزیابی آثار زیست محیطی را باید قبل از شروع اجرای هر برنامه توسعه گردشگری انجام داد.
ارزیابی آثار زیست محیطی در واقع کاربرد پیشگیرانه یا محتاطانه مدیریت زیست محیطی و یکی از جلوه های دیدگاهی است که پیشگیری را بهتر از درمان می داند. به تازگی، ارزیابی آثار زیست محیطی را چنین تعریف کرده اند: «اقدام برای شناخت آثاری که هر فعالیت انسانی بر جنبه های زندگی، زمین شناختی و طبیعی محیط زیست بر جای می گذارد و پی بردن به نتایج این آثار روی سلامت انسان و رفاه او» اطلاعات به دست آمده از این ارزیابی در اختیار برنامه ریزان و مجریان قرار می گیرد تا آنان با توجه به این آثار و نتایج به تدوین برنامه ای برای توسعه اقدام کنند. ارزیابی آثار زیست محیطی برای نخستین بار در سال 1960 در ایالات متحده آمریکا برای تحلیل ارزش- منافع ابداع گردید. در آن زمان این کار برای نشان دادن ارزیابی آثاری انجام گرفت که اهمیتشان با معیارها و ضوابط مادی و پولی امکان پذیر نبود. معمولاً هنگامی که پاره ای اطلاعات و داده های اقتصادی- اجتماعی در ارزیابی آثار زیست محیطی گنجانیده می شود، چون توسعه دهندگان اغلب هوشیارانه عمل می کنند و جنبه هایی مانند ایجاد کار و امکان رشد و گسترش زیرساخت ها را برای پیشرفت و رفاه انسان لازم می شمرند از این رو آنها به تحلیل نهایی سودها و منافع توجه می کنند و اطلاعات ناظر بر آثار این فعالیت های محیط زیست طبیعی مورد عنایت آنان نیست.
گذشته از منافع غیرمستقیمی که از آگاه کردن مردم درباره رفتار دوستانه با محیط زیست به دست می آید، منافع مستقیم چندی نیز از گنجاندن ارزیابی آثار زیست محیطی در تدوین طرح ها حاصل می گردد. توجه به این ارزیابی در نزدیکترین مراحل تدوین برنامه ها منافع بالقوه زیادی مانند پیروی بیشتر در طراحی و درختکاری، صرفه جویی در سرمایه و پیشرفت قابل قبول در توسعه و دوری از گرانتر شدن هزینه ها را دربردارد. به همین جهت است که در سال های گذشته در برنامه های توسعة سازمان ملل متحد بر ارزیابی آثار زیست محیطی در اجرای برنامه ها پافشاری شده است. وانگهی این اندیشه رو به رشد است که میان حفظ محیط زیست و توسعه هیچ گونه تضاد ذاتی وجود ندارد و از این رو می توان در راه پیشرفت هر دو کوشید. در واقع ارزیابی زیست محیطی نه تنها راهی برای شناخت آثار بالقوه فعالیت های انسانی بر محیط زیست است، بلکه موجب اصلاح و ارتقا هر دو نیز می شود.محیط زیست طبیعی با کیفیت بالا، منبع کلیدی گردشگری است. طرح های گردشگری اغلب روابط تنگاتنگ و وابستگی زیادی با کیفیت محیطزیست دارد. ارزیابی زیست محیطی اگر به گونه شایسته ای صورت پذیرد، موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه گردشگری می شود و از تخریب پیش بینی نشده محیط زیست جلوگیری می کند. (محلاتی، 1381: 207)
اثرات اقتصادی گردشگری
صنعت گردشگری دارای آثار اقتصادی و اجتماعی قابل ملاحظه ای می باشد. ایجاد اشتغال و دستیابی به درآمد ارزی پایدار و مناسب و همچنین شناخت متقابل فرهنگی در راستای صلح و وفاق بین المللی از آثار اجتماعی و اقتصادی این صنعت است. (مکیان و نادری بنی، 1382: 205)
ایجاد اشتغال، کسب درآمد ارزی برای کشور میزبان و بهبود تراز پرداخت ها، افزایش درآمد های مالیاتی از محل فعالیت های اقتصادی مرتبط با گردشگری، ایجاد تعادل منطقه ای، تعدیل ثروت، دگرگون ساختن فعالیت های اقتصادی و سوق دادن درآمد از مناطق شهری به روستاها و بالاخره جلوگیری از برون کوچی روستاییان از اثرات اقتصادی گردشگری محسوب می شود (استاد حسین،1379: 15) از طرفی در تنوّع و غنا بخشیدن به اقتصاد محلی حائز اهمیت بسیار است، برای تولیدات محلی اعم از صنایع دستی و یا محصولات کشاورزی جهت ارتزاق گردشگران بازارهای جدیدی ایجاد می کند، علاوه برآن، در بهبود کیفیت فرآوردهای کشاورزی و صنایع دستی نیز مؤثر می باشد(پدریان،1374: 72).
در اکثر ارزیابیهای به عمل آمده از توسعهی گردشگری در جهان سوم تأثیرات اقتصادی مهمتر از ملاحظات دیگر است (مهدوی،64:1383). در حقیقت گردشگری به عنوان یک عامل اقتصادی عمده و بسیار مؤثر در سالهای اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته و بدین علت سعی میشود که حتیالامکان از عوامل مؤثر در کاهش جریان گردشگری جلوگیری به عمل آمده و امکانات لازم جهت رشد و توسعهی آن فراهم شود (رضوانی،6:1374).
در کشورهای صنعتی توسعهی صنعت گردشگری موجب تنوع درآمدها و کاهش ناهماهنگی در اقتصاد میگردد و در کشورهای در حال توسعه، فرصتی برای صادرات ایجاد میکند که نرخ رشد آن از اشکال سنتی صادرات بیشتر است (Stephen.F,1994:475 ).
بنابراین گردشگری منبعی قابل اتکاء در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است که میتواند تأثیر فزایندهای بر روی افزایش درآمد چه در سطح ملی و نیز افزایش فرصتهای شغلی، افزایش دستمزدها و تحوّل و گسترش تولیدات و … داشته باشد.
طبق آمار سازمان جهانی گردشگری (WTO ) تعداد گردشگران خارجی در سال 1994 بیشتر از 531 میلیون نفر بوده است که از این طریق 1321 میلیون دلار نصیب صنعت گردشگری شده است (WTO,1995 ). برای مثال توسعهی گردشگری در نواحی روستایی انگلستان تقریباً هر سال 9 میلیون پوند درآمد ایجاد کرده است و در برخی از نقاط این کشور عامل اصلی اشتغالزایی بوده است (منشیزاده،41:1376).
علاوه بر این جولی لئونز (1995) عقیده دارد که یکی از بزرگترین منافع حاصل از صنعت گردشگری در نواحی و مناطق مختلف ایجاد درآمد و دستمزد برای افرادی است که در آن اشتغال دارند و نیز تأکید میکند که اغلب این شاغلان را افراد محلی و بومی تشکیل میدهند (Leones.J,1995:16 ). بنابراین اولین تأثیر اقتصادی گردشگری در نواحی روستایی افزایش درآمد برای ساکنان مناطق گردشگری میباشد که میتواند به صورت فردی یا عمومی برای این مناطق به وجود آید.
تأثیر مثبت دیگر گردشگری میتواند ایجاد فرصتهای شغلی جدید و نیز افزایش اشتغال زنان و جوانان در فعالیتهای مرتبط با این صنعت میباشد. اصولاً اشتغال در صنعت گردشگری دارای اشکال مختلفی است که عبارتند از:
الف) انتقال مستقیم: همانند اشتغال در هتلها، رستورانها و …
ب) اشتغال غیرمستقیم: که در بخشهای عرضهکننده کالا همانند تولیدات کشاورزی، شیلات و صنایع دستی میباشد.
ج) اشتغال القایی: شامل کسانی است که از درآمد افرادی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در صنعت گردشگری فعالیت میکنند، پشتیبانی میشوند.
د) اشتغال در بخش ساختمان: شامل افرادی است که در بخش احداث تأسیسات و زیرساختارهای گردشگری فعالیت میکنند (ابراهیمی،493:1376).
توسعه گردشگری برای رشداقتصادی واجتماعی اهمیت ویژه ای دارد که می توان آن را به منزله نیروی محرکه توسعه اقتصادی درتمام کشورها به حساب آورد.هیچ کشوری نیست که فاقدمواداولیه لازم برای توسعه گردشگری باشدآنچه که کشورها را از همدیگر متمایز می سازد خود به تنهایی جاذبه گردشگری به شمارمی رود. بنابراین هرکشوربا کوشش درخور و سرمایه گذاری مناسب در زمینه گردشگری می تواند وارد کننده جهانگرد بوده واز این راه به رشد اقتصادی خود کمک نماید.(دیبایی،1371 : 53 )
گردشگری پول و جمعیت را ازمراکز ثقل صنعتی به سوی روستاها و نقاط طبیعی می کشاند و یا تعداد زیادی را به سوی مراکز شهری روانه می سازد واین حرکت آنها باعث بازده مضاعف در اقتصاد کشورهای جهانگرد پذیر می شود.
گردشگری در تنوع و غنا بخشیدن به اقتصاد محلی نیز حائز اهمیت بسیار است.برای تولید محلی اعم از صنایع دستی و یا محصولات کشاورزی جهت ارتزاق گردشگران بازارهای جدیدی ایجاد می کند علاوه بر آن در بهبود کیفیت فراورده های کشاورزی و صنایع دستی نیز موثر می با شد. همچنین در احیاءو باسازی شهرها خصوصاً شهر های تاریخی نقش مهمی دارند چراکه در صورت عدم دریافت درآمد ناشی از این اماکن و تخصیص بودجه لازم برای ابقای آنها این گونه مراکز به تدریج رونق و اهمیت خود را از دست می دهندواز این رهگذر منافع اقتصادی ناشی از جذب گردشگر نیز منتفی می شود(تولایی ،1386 :61 -62).
تأثیر گردشگری از بعد درآمد زایی، تولید ناخالص ملی، تسریع جریان پول و تقویت بنیه اقتصادی بر هیچ کس پوشیده نیست این قسم از فعالیت درآمد مردم محلی را از طریق حقوق و دستمزد افزایش می دهد به علاوه امکان حصول درآمد های دیگر از طریق ارائه مشاغل در دیگر بخش ها نظیر ساختمان، تعمیرات، تامین مایحتاج، کرایه اتومبیل و… نیز وجود دارد. یکی از منابع درآمد صنعت گردشگری مالیات است که از محل مالیات های دریافتی فروش تامین می شود.گردشگری تا میزان شش درصد از درآمد های مالیاتی که سالانه عاید دولت می شود ایجادمی نماید.گردشگری ارز آور بوده وسبب توسعه و بسط تجارت خارجی و صادرات نامرئی وبهبود تراز پرداخت ها نیز می شود.(همان منبع:63 )
همچنین گردشگری در ایجاد فرصت های شغلی و کاهش معضل بیکاری با تصحیح الگو وایجاد ظرفیت های شغلی پایدار و مستمر نقش بسزایی دارد. پانزده درصد از مشاغل در سطح جهانی به بخش گردشگری اختصاص دارد.اگر چه بخش گردشگری پتانسیل بسیار بالایی از ارتباط با اشتغال دارد لکن قدرت اشتغال زایی آن بستگی به عواملی نظیر تعداد گردشگران،تعداد شب اقامت آنها ومیزان پر بودن اتاق ها داردطبق مطالعات انجام شده در ایران با پر بودن 79 %اتاق ها واقامت 5/4 شب به ازای هر دو اتاق یک فرصت شغلی ایجاد شده است.واقعیت آن است که علاوه بر ایجاد فرصت های شغلی مستقیم به دو نوع فرصت شغلی یکی غیر مستقیم و دیگر القایی نیز باید توجه کرد. مراد از فرصت شغلی القایی اشتغالی است از نتیجه هزینه کردن و خرج کردن درآمد افرادی که به طور غیر مستقیم در این صنعت شاغلند ایجاد می شود.(همان منبع: 69 )
سازمان جهانی گردشگری در این رابطه چنین بیان می کند:
الف- اشتغال مستقیم، اشخاصی که درمؤسسات مرتبط با گردشگری کار می کننداز قبیل هتل ها، رستوران ها، فروشگاه های گردشگری وآژانس های مسافرتی
ب- اشتغال غیر مستقیم، مشاغل ایجاد شده در بخش های عرضه از قبیل کشاورزی، شیلاتوصنایع
ج- اشتغال القایی، اشخاصی کهاز طریق خرج کردن درآمدی که شاغلان مستقیم و غیر مستقیم کسب کرده اند حمایت می شوند
د-اشتغال ساختمانی، شغل هایی که دربخش احداث زیر بناهای گردشگری تولید می شوند.(این اشتغال معمولاً موقتی است ولی ممکن است در جاهایی که توسعة مداوم گردشگری وجود دارد بسیار طولانی باشد).(سازمان جهانی گردشگری،1379 :48 )
اثرات فرهنگی- اجتماعی گردشگری
مقصود از اثرات اجتماعی گردشگری، تغییراتی است که در زندگی مردم جامعه میزبان گردشگر رخ میدهد و این تغییرات بیشتر به سبب تماس مستقیم اهالی و ساکنان آن دیار و گردشگران صورت میگیرد و مقصود از اثرات فرهنگی تغییراتی است که در هنر، عادات، رسوم و معماری مردم ساکن جامعهی میزبان رخ میدهد. این تغییرات بلندمدتتر است و در نتیجه رشد و توسعهی صنعت گردشگری (گردشگری) رخ خواهد داد. از آنجا که نتیجه یا رهآورد صنعت گردشگری موجب تغییراتی در زندگی روزانه و فرهنگ جامعه میزبان میشود، اصطلاح «اثرات اجتماعی- فرهنگی» را به معنای تغییراتی بکار میبرند که در تجربههای روزانه ارزشها، شیوهی زندگی و محصولات هنری و فکری جامعهی میزبان رخ میدهد (وای. گی. چاک،327:1377).
به هر حال توسعه و گسترش گردشگری در یک منطقه و یا یک ناحیه، موجب تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن منطقه گردیده و میبایست جهت جلوگیری از آثار منفی و نیز تقویت آثار مثبت آن در جامعه میزبان مورد بررسی و ملاحظه قرار گیرند (مهدوی،70:1383).
بدین منظور جان لی (1996) سه راه کلی و مکمل را برای بررسی تأثیر گردشگری بر شرایط اجتماعی فرهنگی کشورهای جهان سوم را ارائه میدهد که میتوان آن را برای بررسی این تأثیرات در سطوح مختلف مورد استفاده قرار داد (شکل مورد نظر). شیوه اول، برخورد گردشگر و میزبان به صورت پدیدهای قابل شناسایی با شماری از پیامدهای مثبت و منفی به تصویر میکشد. شیوه دوم، که عبارت است از دیدگاه کار کردن عناصر مختلف جامعهی جهانی سومی که ممکن است تغییری را به عنوان پیامد مستقیم گردشگری- نظیر رفتار اخلاقی، زبان و بهداشت- تجربه شد.
سومین دیدگاه جنبههای تغییر فرهنگی را در نظر میگیرد که ناشی از نفوذ گردشگر در بازنگری مهارتها و رسوم سنتی است مانند صنایع دستی و … میباشد (شکل مورد نظر) (لی جان،87:1378).
در مجموع، این سه شکل تأثیر اجتماعی تا حد زیادی بر هم منطبقاند و همان طور که مانسیول و وال خاطرنشان میسازند، تشخیص آنها از یکدیگر عملاً مشکل است، به خصوص شناسایی تمایز میان مطالعات اجتماعی و فرهنگی مشکل است، اما تشخیص میان تحقیقات مربوط به مباحث علم و مشترک انسان نظیر جنایت با سلامتی و تحقیقات مربوط به مواردی که رفتار انسانی را محدود میکند، مفید است (لی، جان،87:1378).
به هر حال تجربیات گوناگون نشان داده که گردشگری فرهنگ و جامعه میزبان گردشگر را تحت تأثیر قرار میدهد. گردشگری از میراث فرهنگی منطقه حفاظت میکند و همچنین زمینهی حفظ و ارتقای الگوهای فرهنگی در زمینههای موسیقی، رقص، تئاتر، لباس، هنر و صنایع دستی، آداب و رسوم، سبک زندگی و سبک معماری که از جمله جاذبههای مهم گردشگری است که به وسیلهی گسترش گردشگری زمینهی حفظ و ارتقای آنها را فراهم میسازد (رنجبریان، زاهدی،79:1379).
امروز در بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین یا خاورمیانه، صنعت تور گردشگری به فنون و تولید اقلام بسیار زیادی از کالاها و صنایع دستی رونقی دوباره بخشیده است (محلاتی،61:1380).
با توجه به اینکه تأثیرات اجتماعی، فرهنگی گردشگری بسیار گسترده است.
در زیر با بررسی مطالعات مختلف در این زمینه به طور خلاصه بعضی از این جنبهها را که در متن به آن اشاره نشده است آورده میشود:
– توسعهی گردشگری، جرم و جنایت و سایر انحرافات اجتماعی را افزایش میدهد.
– ایجاد امکانات و جاذبههای جدید مثل امکانات فرهنگی، ورزشی (Sharply.J,1997: 23 ).
– گردشگری به امر خانهسازی تأکید میکند و سبک معماری و سنتی را از بین میبرد.
– گردشگری باعث توسعهی رابطهی فرهنگی و تحکیم وحدت محلی میشود (تقوایی و شاپورآبادی،253:1382).
سطح زندگی مردم ارتقاء مییابد و به بهبود خدمات و امکانات اجتماعی (از نظر مالی) کمک مینماید (رنجبریان، زاهدی،54:1379).
برای توسعه گردشگری به مسأله فرهنگ توجه خاصی مبذول میشود. آثار باستانی و کهن هر کشوری معرف فرهنگ خاص همان کشور و دارای ارزشهای درخور توجه همان سرزمین و ویژگیهای مردم همان مرز و بوم است. این آثار دارای ارزشهای معنوی بسیار زیاد برای آن قوم به طور اعم میباشد که در نتیجه باعث جلب و جذب دیگران جهت بازدید و شناخت آنها شده و در پیشرفت اقوام و اجتماعات مختلف اثر بسزایی داشته و در عین حال وسیلهای است بسیار موثر برای جلب توجه گردشگرانی که علاقه منداند این آثار و فرهنگ قومی را از نزدیک مشاهده نمایند. تنها از راه آشنا کردن فرهنگها با یکدیگر است که دشمنیها به دوستی تبدیل میشود، این هنر بزرگ از گردشگری یعنی مسافرت به دست میآید. انسانها نمایندگان فرهنگهای گوناگوناند و تماس و رو در رویی این نمایندگان، تماس رودر روی فرهنگهاست و از این تماس و رو در رویی است که غنای فرهنگی و به دنبال آن برکت پدید میآید.تماسهای رو در رو باید همه گروهها را در بر گیرد. از دانشمندان بزرگ، دانشجویان و تا کارگران بی مهارت، و از آنجاست که گردشگری همگانی به صورت یک دستاورد و یک ضرورت جلوه میکند. ( رضوانی، 1385: 50)
اثرات سیاسی توسعة گردشگری
توسعة گردشگری به تقویت شناخت و روابط بین المللی و توسعة مهارت های برنامه ریزان در جوامع میزبان منجر می شود. گردشگری در عین حال می تواند منجر به تحریف ماهیت صحیح وقایع به منظور منعکس کردن ارزش های نظام سیاسی، ناتوانی در کسب اهداف، استشهار اقتصادی مردم محلی به منظور راضی نگه داشتن رجال سیاسی شود(کاظمی، 1386: 97). آثار سیاسی توسعة گردشگری در جدول زیر آورده شده است.
کارکردهای مثبت
– تلاش برای ایجاد ثبات سیاسی در کشور
– اعتلای سطح امنیت در جامعه
– کاهش کشمکش های سیاسی به علت کاهش نرخ بیکاری در کشور
– تلاش برای تقلیل آشوب ها و تشنجات سیاسی در کشور
– برقراری تماس بین قومیت ها و ملیت های گوناگون و ارتقای درک متقابل بین آنها
– افزایش احترام متقابل بین جوامع مختلف
پیامدهای منفی
– سوء استفاده از حربة گردشگری برای رسیدن به هدف های سیاسی
– امکان بروز ناامنی برای توریست ها مانند گروگان گیری و باج خواهی و تروریسم
– تهدید امنیت جانی توریست ها
– امکان بروز جدال ها ی سیاسی بین گروه های معارض با حکومت
اثرات سیاسی مثبت و منفی توسعة گردشگری
منبع: زاهدی، 1385: 45
منبع: سایت میراث فرهنگی اصفهان